واگذاری اختیار تصمیمگیری فرآیندهای آموزشی، پژوهشی و اداری به دانشکدهها
تاریخ انتشار: ۶ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۷۸۸۶۶
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی دانشگاه تهران، سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران در جمع اعضای هیات علمی دانشکده مطالعات جهان، مهمترین ویژگی دانشکده مطالعات جهان را وجود حس همدلی در این دانشکده دانست و گفت: دانشکده مطالعات جهان، مجموعهای همدل و همگرا است که اعضای آن با وحدت و یکپارچگی در حال پیش بردن برنامهها هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس دانشگاه تهران با تاکید بر ضرورت پیگیری سه رویکرد اصلی شامل «رویکرد میان رشتهای و چند رشتهای»، «رویکرد تطبیقی» و «رویکرد کاربردی» در دانشکده مطالعات جهان، اظهار داشت: البته از آغاز تاسیس دانشکده مطالعات جهان، رویکرد بین رشتهای در این دانشکده مورد توجه بوده، اما معتقدم این رویکرد به طور کامل و کافی محقق نشده است. اساتید دانشکدههای مختلف از جمله علوم اجتماعی و زبانها و ادبیات خارجی در شکلگیری دانشکده مطالعات جهان نقش داشتهاند ولی به نظر میرسد برای رسیدن به رویکرد جامع چندرشتهای در این دانشکده همچنان جای کار وجود دارد و دانشکدههای متعدد دیگری در دانشگاه هستند که قرابت زیادی با رشتههای موجود و چشمانداز دانشکده مطالعات جهان دارند که بایستی به مشارکت دعوت شوند.
برای موفقیت بیشتر در برنامهریزی، اقدام و عمل محلی و ملی، حتما باید نگاه جهانی داشته باشیم
وی افزود: در دنیایی که کمترین تغییر و تحول در یک دورترین نقطه جهان میتواند زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد و هر روز هم که میگذرد سرعت این تاثیرگذاری بیشتر میشود، لازم است برای موفقیت بیشتر در برنامهها، اقدام و عمل محلی و ملی، حتما باید نگاه جهانی داشته باشیم. برای پیشبینی تغییر و تحولات و بهرهگیری از دستاوردهای جهانی به منظور توسعه رفاه و آسایش مردم نیازمند بهرهگیری از دستاوردهای جهانی هستیم. موضوعات و چالشهای پیش رو نیز مسائلی تکبعدی نیستند بلکه دارای ماهیتی پیچیده و چندبعدی هستند که برای مدیریت این مسائل چندوجهی و غلبه بر چالشها و اثربخشی علمی لازم است دایره میانرشتهایها را توسعه دهیم و دانشکدههای مختلف را در توسعه رشتهای دانشکده مطالعات جهان سهیم کنیم.
مقیمی تصریح کرد: آنچه که از رویکرد فعلی در دانشکده مطالعات جهان برمیآید، این است که رویکرد بیشتر به موضوعات علم سیاست معطوف است و توجهات به این سمت است که در بستر این دانشکده بتوانیم ابعاد تعاملات سیاسی را در دنیا بشناسیم و از نتایج این مطالعات علمی، برای سیاستورزی در کشور خودمان بهره بگیریم. این در حالی است که برای توسعه همهجانبه نیاز است که جنبههای مختلف مدیریتی، اجتماعی، روانشناختی و غیره را در عرصه جهانی بشناسیم و متناسب با آن از روندهای سازنده و رویکردهای حاکم بر جوامع موفق بهرهبرداری کنیم.
استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران در تبیین آنچه که تحت عنوان توجه به رویکرد کاربردی در دانشکده مطالعات جهان مورد تاکید قرار داد نیز بیان داشت: معمولا نهاد علم متهم میشود که آنچه در حوزه آموزش و پژوهش بویژه در علوم انسانی و اجتماعی مورد پیگیری قرار میگیرد، صرفا دانش نظری است و کاربرد آنها در محیط اجتماعی و سازمانها خیلی روشن نیست. البته اساتید و دانشپژوهان هر یک از رشتههای دانشگاهی، پاسخهای منطقی و قانعکننده در مواجهه با بحث چالشی نظری یا کاربردی بودن فعالیتهای علمی خود دارند.
مقیمی افزود: به عنوان نمونه، برای تحقق رویکرد کاربردی در گروه مطالعات اروپا، لازم است پس از حاصل شدن یک شناخت اولیه درباره کشورهای مورد مطالعه، گام بعدی را در این راستا برداریم که ببینیم این شناخت حاصلشده، چه کمکی به رفع مسائل و مشکلات کشورمان در ارتباط با آن کشورها میکند و کدام تجربیات موفق با چه سازوکاری قابلیت الگوگیری در بخشهای مختلف جامعه ایرانی است. هر چند که بر این اعتقادم که دانشکده مطالعات جهان یکی از کاربردیترین دانشکدهها در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است، اما در فرآیندی که در گروهها و رشتههای این دانشکده در شرایط موجود اتفاق میافتد، باید گفت که شناخت کشورها امری ضروری است ولی به تنهایی کافی نیست بلکه لازم است به این سوال پاسخ دهیم که آیا در مطالعات کشورها، در مرحله بعد از شناخت، توانستهایم در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و مدیریتی دارای دستاورد باشیم و با الگوگیری از تجربیات موفق کشورها، نسبت به بهبود و پیشرفت جامعه کمک کنیم؟
وی درباره رویکرد تطبیقی در دانشکده مطالعات جهان نیز گفت: هدف از رویکرد تطبیقی و مقایسهای این است که شناختی که از کشورها در دانشکده مطالعات جهان حاصل میشود، یک شناخت عمیق و کامل باشد. نیاز داریم با رویکرد تطبیقی که دارای متدولوژی علمی است، وضعیت جامعه خود در حوزههای مختلف حقوقی، سیاسی، مدیریتی و اجتماعی را با دیگر کشورهایی که در این حوزهها صاحب نام و دارای موفقیتهای چشمگیر هستند، مقایسه کنیم تا بتوانیم از این مقایسه، بهرهای برای پیشرفت کشورمان بگیریم. البته منظور این نیست که بخواهیم کشور را در شاخصههای مختلف به حالتی عین کشورهای صاحب نام در آن شاخصهها تبدیل کنیم؛ بلکه لازم است الگوهای خودمان را با توجه به چارچوبها و هنجارهای فرهنگی و دینیمان، با الگوهای موجود در دنیا مقایسه کنیم و از نقاط مثبت آنها استفاده نماییم و در صورت لزوم اگر دریافتیم که در الگوهای بومی خودمان دست برتر داریم، این برتری را بر اساس پژوهش و یک کار مقایسهای مستند بتوانیم عرضه کنیم و مورد تاکید قرار دهیم.
رئیس دانشگاه تهران با اشاره به اثرگذاری حوزه بینالملل بر محیطهای ملی و محلی، خاطرنشان کرد: لازمه گسترش اثرگذاری دانشکده مطالعات جهان، تحقق رویکردهای میان رشتهای، تطبیقی و کاربردی در این دانشکده است. در این راستا لازم است سازوکارهایی در این دانشکده برقرار شود که خدماتدهی علمی و پژوهشی به ذینفعان مختلف را دستهبندی، گروهبندی و جهتدهی نماید. دانشکده مطالعات جهان ظرفیت بینظیری برای کشور است که میتواند مطالعات محققان خود را برای ذینفعان ارائه و دستهبندی کند تا ذینفعان بتوانند از خروجی آنها بهرهبرداری کنند.
سه معیار انتخاب روسای دانشکدهها در دانشگاه تهران
سید محمد مقیمی در بخش دیگر سخنانش، احترام به مخاطبان و ذینفعان را اولین اصل اساسی مورد توجه در دوره جاری مدیریت دانشگاه دانست و تاکید کرد: باید حس احترام و عزت را در همکاران اعم از اعضای هیات علمی و کارکنان ایجاد کرد تا آنها هم در تعامل با دانشجو و همچنین در محیط اجتماعی، این حس احترام را منتقل کنند. یک راه برای ایجاد حس احترام این است که در زمینه تصمیمگیریهای مهم، از خرد جمعی ارکان مختلف دانشگاه استفاده شود. به همین منظور، برای تصمیمگیری در زمینه انتصاب یا ابقای روسای دانشکدهها، طی جلسات جداگانه با اعضای هیات علمی و کارکنان دانشکده، از آنها نظرخواهی میشود.
وی با اشاره به اتمام زمان حکم رئیس فعلی دانشکده مطالعات جهان، از «مرجعیت علمی»، «برخورداری از ویژگیهای اخلاقی حسنه» و «دارا بودن سابقه اجرایی» به عنوان معیارهایی نام برد که در انتصاب روسای جدید دانشکدهها مدنظر قرار میگیرد.
واگذاری اختیار تصمیمگیری فرآیندهای آموزشی، پژوهشی و اداری از ستاد به دانشکدهها
رئیس دانشگاه تهران همچنین با نقد روحیه تمرکزگرایی رایج در سازمانها و دستگاهها، اظهار کرد: از آغاز دوره جاری مدیریتی دانشگاه تهران تاکنون، اختیار تصمیمگیری درباره بسیاری از فرآیندهای آموزشی و پژوهشی و اداری از ستاد دانشگاه به صف (واحدهای دانشگاهی) واگذار شده است.
ایجاد «گرنت بینالملل» برای اعضای هیات علمی
وی در پایان با اشاره به موفقیت دانشکده مطالعات جهان در زمینه برگزاری همایشهای بینالمللی، تعاملات بینالملل و جذب دانشجویان بینالملل، از ایجاد «گرنت بینالملل» برای اعضای هیات علمی خبر داد و گفت: هر یک از اعضای هیات علمی که در زمینه جذب دانشجوی غیرایرانی و راهنمایی آنها در زمینههای فرهنگی و علمی موفق و موثر باشد، از مزایای مالی نیز بهرهمند خواهد شد.
در نشست رئیس دانشگاه تهران با اعضای هیات علمی دانشکده مطالعات جهان، علاوه بر سمیعی رئیس دانشکده مطالعات جهان به ترتیب سید سعیدرضا عاملی، محمدجواد ظریف، مهدی سنایی، سید محمدعلی موسوی، ناهید پوررستمی، احسان رسولینژاد، محمدرضا سعیدآبادی، جواد شعرباف و روحالله حسینی به بیان دیدگاههای خود درباره سیر توسعه دانشکده مطالعات جهان پرداختند.
سید محمد مقیمی، همچنین در دیدار جداگانه با جمعی از کارکنان دانشکده مطالعات جهان، با بیان اینکه رویکرد مدیریت ارشد دانشگاه تهران نسبت به ارتقای جایگاه و ادامه تحصیل کارکنان و قدرشناسی از زحمات ایشان، رویکردی مثبت است؛ خاطرنشان کرد: «اعتقاد داریم که باید یک توازنی بین دیده شدن ذینفعان دانشگاه اعم از کارکنان، اعضای هیات علمی و دانشجویان برقرار شود.» در ادامه این دیدار، سه نفر از کارکنان دانشکده مطالعات جهان، مطالبات و پیشنهادات خود را با سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه و مهدی شهبازی مشاور رئیس دانشگاه و رئیس مرکز حوزه ریاست و روابط عمومی درمیان گذاشتند.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: رئیس دانشگاه تهران پژوهشکده دانشکده مطالعات جهان رئیس دانشگاه تهران اعضای هیات علمی سید محمد مقیمی رویکرد تطبیقی دانشکده ها تصمیم گیری بین الملل ذی نفعان رشته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۷۸۸۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازاندیشی نظری و روشی در شناخت کلان مفهوم عدالت اجتماعی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، عدالت اجتماعی یکی از مهمترین واژگان علوم انسانی و اجتماعی است و معمولا در بسیاری از محافل و کرسیهای دانشگاهی و پژوهشی کشور در دیدگاهها و رویکردهای جامعوی در سطوح کلان، میانه و خُرد از جایگاه مقولۀ هسته مرکزی برخوردار است.
رضا صفری شالی (دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای با عنوان «ضرورت بازاندیشی نظری و روشی در شناخت کلان مفهوم عدالت اجتماعی» به این موضوع اشاره میکند که در تعریف و سنجش عدالت اجتماعی در کشور رویکرد واحدی وجود ندارد؛ لذا گاهاً برداشت ناقص و نامفهوم از عدالت وجود دارد و عدالت در معنای برابری، شایستگی، نیاز، انصاف، حد وسط و میانه و... تقلیل داده میشود؛ هرچند هر یک از مفاهیم مذکور بخشی از سازه عدالت هستند ولی کل عدالت و یا در قامت آن نیستند.
* عدالت اجتماعی
این پژوهشگر در این مقاله مینویسد عدالت اجتماعی امکان بهرهمندی همه از شرایط یکسان برای دسترسی به فرصتهای اجتماعی است. حفظ حقوق همۀ مردم در جامعه، احترام به حقوق یکدیگر است. در سنجش عدالت در محافل دانشگاهی و پژوهشی تاکنون بیشتر درک از عدالت و احساس عدالت مدنظر بوده که اغلب با روش پیمایش مورد تعریف عملیاتی و سنجش قرار گرفته است.
عدالت اجتماعی امکان بهرهمندی همه از شرایط یکسان برای دسترسی به فرصتهای اجتماعی استاو خاطرنشان میکند که این مقاله با رویکرد جامع جهت رسیدن به تعریف نظری و چارچوب روشی دقیق درخصوص عدالت اجتماعی، ابتدا به بررسی رویکردها و دیدگاههای عدالت اجتماعی میپردازد تا به درک نشانههای اصلی و مفصلبندیهای خاص آن بپردازد.
به زعم شالی تحقیقات عدالت از نظر تاریخی در چارچوبی چندرشتهای توسعه یافته است. رشتههای مختلف درگیر درمباحث عدالت شامل فلسفه، جامعهشناسی، روانشناسی و اقتصاد است.
میتوان گفت بهطور گسترده اکثر رویکردهای فلسفی عدالت بر جنبههای هنجاری، عینی و ساختارهای تقویت عدالت در جامعه استوار است.
* عدالت از منظر روانشناسی
این پژوهش بیان میکند که از منظر روانشناسی، عدالت بیشتر به جنبههای ذهنی آن چه مردم آن را عادلانه یا ناعادلانه تصور میکنند مربوط است. روانشناسی کمتر به ساختار توجه کرده و بیشتر بر درک و توضیح نحوه تفکر و احساس مردم در مورد عدالت تمرکز دارد و عدالت را در سطح افراد بیان میکند.
او مینویسد روانشناسی در سطح فردی بیشترین همپوشانی را با مطالعات اخلاقی (Moral) دارد و فرایندهای شناختی و عاطفی به هنگام مواجه با بیعدالتی در افراد بسته به تفاوت آنها در درک، تفکر و اخلاقمداری متفاوت است. بررسی جامع فرایندهای روانشناسی مرتبط با عدالت مستلزم گنجاندن پویاییهای، بینفردی (Interpersonal) درونفردی (Individual) و درونگروهی (Intergroup) در مطالعات است.
* دیدگاه اقتصادی و جامعهشناسی عدالت
به زعم این پژوهشگر برخلاف دیدگاه اقتصادی عدالت که در سطح کلان به عنوان یک سیستم توزیع و در سطح خُرد به عنوان یک سیستم انتخاب عقلانی بررسی میشود، در جامعهشناسی عدالت به عنوان یک ارزش اجتماعی در داخل جامعه و گروههای مختلف موجود در جامعه تعیین میشود.
او معتقد است موضوع اصلی در مطالعات عدالت اجتماعی، بررسی ساختارهای موجود در جامعه است. به عبارت دقیقتر، جامعهشناسی پدیدههای عدالت جمعی را به تصویر میکشد، مسیری که در آن نهادهای اصلی جامعه، حقوق اساسی و وظایف را تعیین کرده و منافع حاصل از مشارکت اجتماعی را توزیع مینمایند در سطح بینفردی و بینگروهی مطالعات روانشناسی همپوشانی با مطالعات جامعهشناسی عدالت و عدالت توزیعی خواهد داشت.
* عدالت توزیعی (Distributive Justice)
به زعم شالی در خصوص اَشکال یا وجههای مختلف عدالت باید خاطرنشان ساخت که شکل اول عدالت توزیعی است که به عدالت درکشده از اصول و قواعد تنظیمکننده توزیع منابع و به ارزیابی نتایج واقعی توزیع در رابطه با نتایج مورد انتظار اشاره دارد.
عدالت در ارتباط با مفاهیمی مانند «مقایسۀ اجتماعی» و «احساس محرومیت اجتماعی» نمود پیدا میکنداو در ادامه مینویسد در مطالعات عدالت توزیعی توجه به چند مورد از اهمیت بالایی برخوردار است اولین مورد شناسایی اصول و قواعدی که باید برای نحوه توزیع عادلانە منابع اجتماعی یا بار فشارها مانند جرائم مورد استفاده قرار گیرد. مورد دوم بیعدالتی ناشی از قواعد توزیع چه پیامدهایی خواهد داشت.
* عدالت رویهای (Procedural Justice)
این پژوهشگر مینویسد عدالت رویهای است که دیرتر از عدالت توزیعی مطرح شده و بر عادلانه بودن رویهها و فرایندهای توزیع منابع تمرکز دارد. در این شکل عدالت تمرکز اصلی نه بر روی نتایج، بلکه درخصوص فرایندهای آن است. عقیده اصلی این دیدگاه این است که جریان منصفانه/عادلانه بیطرفانه با چه تصمیمهایی عملی خواهد شد. اگر نحوه تصمیمگیری عادلانه یا منصفانه تشخیص داده شود، احتمالا خروجی یا توزیع نهایی منابع به عنوان فرایندی عادلانه یا منصفانه پذیرفته خواهد شد.
* عدالت کیفری (Retributive)
این نویسنده بیان میکند که عدالت کیفری به نتایج منفی ناشی توزیع منابع اشاره دارد. از نظر تاریخی، تحقیقات عدالت توجه خود را معطوف به توزیع منابع مثبت کرده است. فرض حاکم این بوده است که رویکردهای مربوط به توزیع منافع مثبت در مورد توزیع منابع منفی نیز صدق میکند. اگرچه تحقیقات نشان داده است که عدالت مربوط به منابع مثبت و منفی ممکن است شامل فرایندهای متمایزی باشند این شکل از عدالت نیز در بین رشتههای مختلف قابل بررسی است.
او مینویسد عدالت کیفری در پی یافتن مجازات توزیع منفی مناسب برای افراد خاطی است. عدالت کیفری به جزا و تنبیه عادلانه برای عمل خطا و قانونشکنی مربوط است. مطالعات آلودگی آب و هوا و جرائم تخطی از استانداردهای تخلیه آن بیشتر در این بخش قرار میگیرد.
* عدالت ترمیمی (Restorative) و عدالت جبرانی (Reparative)
در چند دهە اخیر و با نقد رویکرد سنتی عدالت کیفری، گونە جدیدی از عدالت به عنوان عدالت جبرانی یا عدالت ترمیمی مطرح شده است. وجه چهارم عدالت نیز مشابه عدالت کیفری با نتایج منفی سروکار دارد. تأکید بر رویههای رسمی برای جبران عدالت، روی فرایندهای غیررسمی متمرکز است که به موجب آن قربانیان، بزهکاران و جوامع ترغیب میشوند تا گامی برای جبران آسیب بردارند.
به طور خلاصه تتبع نظری موضوع نشان میدهد که در ترسیم عدالت اجتماعی، نَه نسخۀ دستچپیها (یعنی برابری در فرصتها و برابرسازی نتایج) و نَه نسخۀ دستراستیها (یعنی فقط برابرسازی فرصتها و توجه به شایستگیها) نسخۀ کاملی برای کشور ماست؛ بلکه نیاز به یک دیدگاه ترکیبی و با توجه به ارزشهای بومی و به عبارتی مقتضیات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی(ایرانی – اسلامی) است.
در نهایت اینکه توصیۀ نوشتار حاضر درخصوص سنجش عدالت اجتماعی این است که عدالت در ارتباط با مفاهیمی مانند «مقایسۀ اجتماعی» و «احساس محرومیت اجتماعی»نمود پیدا میکند، ازاینرو نیاز به روشهای ترکیبی (کیفی و کمّی بصورت توأمان) جهت شناخت ادارک/ احساس و برخورداری از عدالت اجتماعی در جامعه وجود دارد، در این راستا روشهای کیفی عمیق پدیدارشناسی معمولا راهی به ذهنیت مخاطبان پیدا میکنند و تجارب زیستۀ افراد و مقتضیات زمانی و مکانی را در نظر میگیرند و میتوانند شاخصهای قابل توجهی جهت سنجش برای تحقیقات پهندامنۀ پیمایشی ایجاد کنند و با تلفیق رویکردهای کمّی و کیفی میتوان به شناخت عمیق و جدی از مخاطبان درخصوص عدالت اجتماعی رسید.
انتهای پیام/